مزایای روان‌شناختی ازدواج

زمانی که نوجوان بودم، مادرم از من خواست که در زندگی سه هدف داشته باشم، زن مناسبی را برای ازدواج پیدا کنم، شغلی که درآمد و رضایتمندی مناسبی داشته باشد پیدا کنم و از همه مهمتر بچه دار شوم.

در خلال سال‌های گذشته پژوهش‌های مختلف روان‌شناسان حاکی از آن بوده است که ازدواج، پول و بچه می‌تواند با خود خوشبختی به همراه داشته باشد. دراین خصوص حق با مادرم بود ولی نه کاملاً در برخی از موارد درست می‌گفت و در برخی موارد خیر.

دکتر دنیل گیلبرت بیان می‌کند که:

ازدواج نیست که شما را خوشحال می‌کند بلکه ازدواج شاد است که شما را خوشحال می‌کند. افراد متاهل خوشحال تر از مجردها هستند، چراکه بهترین پیش بینی کننده خوشنودی انسان‌ها، کیفیت روابط اجتماعی آن‌ها است.

افرادی که ازدواج ناشادی را تجربه می‌کنند تا زمانی که در آن حضور دارند و یا مشکلات را بر طرف نکرده‌اند روی خوشبختی ماندگار را نخواهند دید. زوجینی که رضایت بیشتری گزارش نموده‌اند ارتباط جنسی مناسبی داشته، با هم گفتگو می‌کردند و روابط اجتماعی مشترک را تجربه ‌می‌کردند.

استراحت و آرامش برای شما شادی به همراه نمی‌آورد می‌دانید چرا؟ زمانی که شما در فعالیتی حتی ناخوشایند درگیر می‌شوید ذهن شما شگفت زده است و این شگفت زده بودن منجر به پمپاژ احساسات مثبت در شما می‌شود.

اگر شنیدید کسی می‌گوید پول خوشبختی نمی‌آورد به وی بگویید پولش را به شما بدهد.  افرادی که سطح درآمد خوبی دارند از رژیم غذایی بهتر، فضاها و امکانات رفاهی و تفریحی بهتر و بسیار بهترهای دیگر بهره می‌برند. با این وجود رابطه بین پول و خوشبختی دائمی نیست و حالتی ایستا پیدا می کند.

بچه لزوماً منجر به خوشبختی نمیشود.  پژوهش‌ها حاکی از آن است که میزان خوشبحتی با به دنیا آمدن فرزند اول قدری کاهش پیدا می‌کند و در ادامه هر چه کودک بزرگ تر می شود رضایت نیز بیشتر می شود.

از موارد فوق که بگذریم باید اشاره کنیم که ازدواج، سازنده و رشد دهنده است و روح تعاون و احساس مسئولیت را بر می انگیزد وخداوند به اقدام کنندگان به ازدواج، وعده ی توسعه رزق داده است.

ازدواج افسردگی را کاهش می‌دهد.  ازدواج تقویت روانی بسیار بیشتری در افراد افسرده ایجاد کرده است تا افراد شاد.آدریان فچ دانشجوی دوره دکترای جامعه‌شناسی می‌گوید: «این که ازدواج افسردگی را کاهش می‌دهد ما را غافلگیر کرد. ما انتظار داشتیم که افراد افسرده کیفیت ازدواج بدتری داشته باشند و بنابراین از انتقال به تاهل سود کمتری ببرند»؛ گرچه ممکن است افراد افسرده ازدواج‌های ناموفق تری داشته باشند، اما «افراد افسرده از گذر به زندگی مشترک سود بیشتری می‌برند، علیرغم آن که به طور متوسط کیفیت ازدواج آنها پایین‌‌تر است».

سوالی که باقی می‌ماند این است که چرا افراد افسرده نسبت به افراد شاد سود بیشتری از ازدواج می‌برند .فچ می‌گوید علت ممکن است این باشد که ازدواج همراهی و حمایت عاطفی موردنیاز برای کمک به تسکین افسردگی را فراهم می‌کند.

ازدواج شاد و مناسب طول عمر را بیشتر می‌کند. بر اساس نتایج پژوهش‌‌های مختلف افراد مجرد (تنها) طول عمر کمتری نسبت به متاهلین داشته‌اند. هر چند دلایل مختلفی در طول عمر زنان و مردان دخیل است با این وجود یکی از معیارهای مهم در رضایتمندی و طول عمر داشتن ارتباط سالم و مناسب است.

ازدواج در دین به اشکال گوناگون مورد توصیه قرار گرفته است و پژوهش‌های علمی نیز در صورت مناسب بودن ارتباط زوجین مهر تایید بر این امر که «کامل کننده دین» خوانده شده است زده و می‌زنند. در ادامه نگاهی به ازدواج از منظر دین مبین اسلام خواهیم داشت:

هدف از ازدواج هم برای مرد و هم برای زن، پاسخ مثبت دادن به سنت الهی و تولید نسل است. لذا، هر دو در این زمینه بر یک عقیده اند. فلسفه ازدواج براساس این دو مبنا ملاک دین و نجابت است. در نتیجه، هدف از ازدواج و تولید نسل، مقدس می گردد و هیچ یک از مادیات ملاکی برای آن به حساب نمی آید.

اصولا فلسفه خلقت زن و مرد (زوجیت) تولید مثل است، همان گونه که این زوجیت در سایر حیوانات و حتی گیاهان نیز وجود دارد. نکته اصلی که باید در ازدواج مورد توجه هر دو طرف باشد دین و کمال است. از این رو، از روایات نقل شده از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام چنین برمی آید که هر کس ممکن است به یکی از این چهار دلیل ازدواج کند: 1- پول؛ 2- دین؛ 3- زیبایی؛ 4- شهرت و عنوان. بین این چهار هدف، دین از همه بالاتر و بهتر است.

سخن آخر. ازدواج خوب، خوب است و ازدواج بد، بدتر–با شناخت بیشتر خود، می‌توانید انتخاب‌های سالم‌تری داشته باشید و به خود و دیگری فرصتی برای شناخت خود بدهید. پژوهش‌های روان‌شناسان اجتماعی نشان داده است که تفاوت‌های بین فردی از جذابیت بالایی برخوردار است و یکی از اولین ملاک‌های علاقه‌مندی طرفین تفاوت‌های آنها است که فکر می کنند آنها مکمل هم هستند و برای هم ساخته شده اند، این برداشت غلط ترین برداشت ممکن است. چراکه تفاوت، عامل جذاب ماندگاری نیست و به زودی خاری در چشم دیگری می شود. کبوتر با کبوتر باز با باز تئوری مناسبی است. تفاوت ها جذابند ولی شباهت ها در علائق، اهداف و ... ماندگارتر و نوعی چسب پیوند دهنده بین فردی است.